انتظار ،بهار وجودم را خزان نمود وثروت جوانی ام را به تاراج برد
اما هنوز منتظرم،پس نامید نشده ام
واین رابدان که دلم میخواهد در روزهای خشک زندگی بهترین لحظه هایم در کنارم باشی
وچه خوشبختی بهتر از با تو بودن
وبا عطر نفسهای عزیز تو خیابانهای سر گشتگی را پیمودن