.ای کاش می امدی وغروب لحظه هایم با امدنت روشن میگشت !ای مونس لحظه های تنهایی بیا:بیا که سکوتت تبلور احساس وچشمهایت ترانه های بهاری ونگاهت
فصل ناب دوست داشتن ودیگر توسراغی از من نمیگیری نه بوی خاطره تو می اید ونه بوی حادثه اینک این منم که در فراسوی اروزهای کمرنگ که باپر وبالی شکسته به سویت پر میکشم وتوچه میدانی که این اندوه چیست؟ میدانم همه چیز بهانه است بهانه ای برای امدن تو قلبم روحم از ان توست به من بیاندیش تا درارامش باتو بودن هستی بگیرم. تو مثل ماه زیبا مانند پروانه دلربا مثل شهد گل شیرینی دوست داشتن راتواموختم ومهربانی رادرکنار تو حس کردم واین را بدان که تنها برای چشمان تو مینویسم تابدانی محبت وعشق را از چشمان تو اموختم وبا تو اغاز کردم بهترین صدای زندگیم لحظه دیدن توست تنهایم نگذار که عاشقانه دوستت دارم وبی تو میمیرم